نگرش امام خمینی (ره) به اعجاز قرآن
سالگرد ارتحال امام خمینی (ره ) تسلیت باد
یکی از مسائلی که در علم کلام و علوم قرآنی مشترکا مورد بحث قرار میگیرد ، « اعجاز قرآن کریم » است.
اصل مسئله اعجاز قرآن ، امری مسلّم و غیرقابل تردید بوده ، اما آنچه مهم است بررسی وجه اعجاز
آن است که بسیارجای بحث و تضارب آرا دارد.
امام خمینی درباره اعجاز قرآن، نظری بدیع و خاص و رویکردی منحصر به فرد و متفاوت با دیگران دارد
امام خمینی رحمه الله میفرماید:
قرآن کریم، خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دوره ها اعلان کرده است
و عجز جمیع بشر را ، بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده.
امروز ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشری از روی کمال اطمینان
اعلان می کنند که این نشانه پیغمبری نور پاک محمد است ، هر کس از دنیای پرآشوب علم و دانش،
مثل او را آورد ما تسلیم او میشویم و از گفته های خود برمیگردیم.
ایشان در تعریف معجزه و ضرورت آن میفرماید:
مقصود از معجزه ، نشانه ا ی است که به واسطه آن ما پی ببریم که حرفهای این شخص مدعی پیغمبری
از مغز بشری خود نیست و گفتارهای او پندارهایی از پیش خود نیست و آنچه میگوید گفته های خداست
که آفریدگار ما و جهانیان است و موافقت و اطاعت آن لازم است به حکم عقل و مخالفت آن موجب زیانهای دو جهان است.
عقل فطری خدادادی هر کس حکم میکند که قبول کردن هر دعوایی ، بی دلیل و برهان روا نیست و
کسی که بی دلیل چیزی را قبول کند از فطرت انسانیت خارج است ...
بالاترین وجه اعجاز قرآن
امام خمینی می فرماید:
زندگی می کردند و به دست کسی و بر قلب الهی کسی نازل شد که زندگی خود را در آن محیط
ادامه می داد و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز ـ چه رسد به محیط نزول آن ـ
سابقه نداشت ، و بالاترین و بزرگترین معجزه آن ، همین است ؛ آن مسائل بزرگ عرفانی که
در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون، بزرگترین فلاسفه آن عصرها ،
از رسیدن به آن عاجز بودند و حتی فلاسفه اسلام که در مهد قرآن کریم بزرگ شدند و از آن استفاده ها
نمودند به آیاتی که به صراحت زنده بودن همه موجودات جهان را ذکر کرده ، آن آیات را تأویل می کنند
و عرفای بزرگ اسلام که از آن ذکر می کنند همه ازاسلام اخذ نموده و از قرآن کریم گرفته اند
و مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است
در کتاب دیگر نیست.
قرآن برای همین آمده است که تربیت کند انسانها را.
پیغمبر ( ص) می خواست همه مردم را علی بن ابیطالب کند ولی نمی شد
و اگر بعثت پیغمبر(ص) هیچ ثمره ای نداشت ، به جز وجود پاک علی بن ابیطالب و
وجود امام زمان (عج) این هم توفیق بسیار بزرگی بود.
کامل ، سزاوار بود . لکن آنها میخواستند که همه آنطور بشوند ، آن توفیق حاصل نشد.
