سالروز شهادت فاطمه زهرا (س) تسلیت باد


آن طرف هـمهـمه‌ ی مـبهـم هـیـزم‌ها بـود              ایـن طرف زمزمه‌ ی خواهش یک پـیـغـمـبـر


إِنَّـمَـا فـاطِـمَـةُ بَـضْـعَـةٌ مِـنِّـی ، دیوار !

إِنَّـمَـا فـاطِـمَـةُ بَـضْـعَـةٌ مِـنِّـی ، ای در!



زائـــر


*** السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی
***

انشاالله لحظه تحویل سال در جوار امام رئوف خواهم بود .


میلاد ختم المرسلین مبارک


                يا نــبــي ســلام عــلــيــكَ

                      يا رســول ســلام عــلــيــكَ

                              يا حـبـيـب ســلام عــلــيــكَ

                                        صـــلـــوات الله عــلــيــكَ





اللهم أرزُقنا مدینه

امشب ، رضـــ ـــا جــ ـــان کـــربـلا را از تو می خواهم  

                مـشـهــد
        

              مــدیــنـه      

             تُـــربــتِ     

         ســــقـــا  

         ابالفـضل 

     از تو می خواهم


یا امام رضا ...

پــر از توأم ، به تهی دستی ام نگاه مکن

مگو که هیچ نداری ، بـبـیـن ...

تــو را دارم

آخر ماه صفر


تـمـاشا می‌ شوی آیه به آیه در قـنـوت مــن

تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم

............................................................



السلام علیک یا اباعبدالله ...

آخرین یار نبی ، اولین زائر روز اربعین امام حسین علیه السلام گشت

او چشم ظاهر نداشت اما دلی بینا داشت

پیر و سالخورده بود و شاید توان جسمانی " حــربٌ لِـمـن حاربکـم " در جسم نداشت اما

قلبی سلیم داشت در راه  " سِـلـمٌ لِـمَـن سالـمکم "

یا حسین ...

اینک پس از سال ها و قرن ها جابربن عبدالله هایی عاشق زیارت اربعین شما هستند که شمار آنها

در احصای ما نمی گنجد . اما شما خود می دانید که عاشقانتان در راه شما سال هاست که لبیک گویان فریاد

" یا اَباعَـبْـدِ اللَّهِ اِنّــی سِـلْـمٌ لِـمَـنْ سالَـمَکُـمْ وَ حَـرْبٌ لِـمَنْ حارَبَکُـمْ اِلی یَوْمِ الْـقِـیـامَـهِ " سر می دهند.

..........................................

یا حسن ...

امشب و فردا موج عاشقان در دریای کربلای شما به خروش می آیند

و ندای "  أین الطالب بدم المقتول بکربلاء " بر زبان جاری می کنند

یا حسین ...

ما همه عاشقان دیدار آن دیاریم و آن جمعه ای را دعا می کنیم که در رکاب فرزندتان مهدی صاحب زمان

عجل الله تعالی فرجه الشریف  زائر سرزمین عشق باشیم


................................................................................


وَ بَــذَلَ مُـهْـجَـتَـهُ فِـیـکَ...


مُهجَه یعنی؛

آخرین قطره خون که قلب برای تپش در خود نگه می دارد؛

حسین (ع) همه چیزش را داد؛ حتی همان یک قطره را...

.....................................................................

امام حسین (ع) از دیدگاه غیر مسلمانان


وجود پاک و حرکت عظیم امام حسین (ع) و یاران باوفای ایشان ،نه تنها مسلمانان ،بلکه غیر مسلمانان
و حتی دشمنان ایشان را نیز
متحیّر نموده و زبانشان را به ستایش و تمجید از این حرکت باز نموده است.


عاشورا و امام حسین علیه السلام از دیدگاه غیر مسلمانان

آنطون بارا

آنطون بارا " نویسنده و از چهره های برجسته ی مسیحیت " می نویسد:

«اگر حسین از آنِ ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی برمی افراشتیم و در هر روستایی

برای او منبری برپا می کردیم و مردم را با نام حسین به مسیحیّت فرا می خواندیم».


ماهاتما گاندی

ماهاتما گاندی، رهبر بزرگ انقلاب هندوستان ، می گوید:

من زندگی امام حسین علیه السلام ، آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خوانده ام و توجه كافی به صفحات كربلا نموده ام و بر من روشن است كه اگر هندوستان بخواهد یك كشور پیروز گردد، بایستی از سرمشق امام حسین علیه السلام پیروی كند.

من برای هند چیز تازه ای نیاوردم ؛ فقط نتیجه ای را که از مطالعات و تحقیق هایم درباره تاریخ زندگی قهرمانان کربلا به دست آورده بودم ، ارمغان ملت هند کردم .

اگر بخواهیم هند را نجات دهیم واجب است همان راهی را بپیماییم که حسین بن علی علیه السلام پیمود.

چارلز دیکنز درباره قیام امام حسین چنین می نویسد :

چارلز دیکنز نویسنده انگلیسی می نویسد: «اگر منظور امام حسین علیه السلام جنگ در راه خواسته های دنیایی بود، من نمی فهمم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می کند که او فقط برای اسلام، فداکاری خویش را انجام داد».




شخصیّت امام حسین علیه السلام در نگاه
دشمنان


عمر بن سعد

در حادثه کربلا عمر بن سعد ، خطاب به شمر بن ذی الجوشن می گوید:

«به خدا سوگند، حسین (ع) با یزید بیعت نخواهد کرد؛ چون روح پدرش علی علیه السلام بر وجود او حکم فرماست»


شمر بن ذی الجوشن

وقتی شمر در صدد توصیف امام حسین علیه السلام بر می آید چنین می گوید:

«فَلَعُمری لَهُوَ کُفوٌ کریمٌ؛ به جان خودم سوگند، حسین بن علی هم آورد آزادمنش و کریمی است».

هم چنین نقل می کنند وقتی شمر شروع به بریدن سر امام حسین علیه السلام نمود، چنین می گفت: «به خدا سوگند، من در حالی سرت را از تنت جدا می کنم که می دانم تو آقایی عظیم الشأن و فرزند رسول خدایی و از نظر پدر و مادر بهترین مردم به شمار می آیی»


   متن کامل در  " ادامه مطلب "


ادامه نوشته

یا حسین ...


دلـم به آن مُـسـتـحـبـّی خـوش است که جوابـش واجب است:


الــســلام عـلـیـک یــا اباعــبـدالله




سلام بر لب عطشان که عشق ، بازش کرد

نهاد لب به لب خیزران ... عـشـقـبـازش کرد

.......................................................

سـلام اُو لَـبـلَـرَه که خیزرانَ ناز اِئـلَـدی ...

حــســیــنــ

رها نمی‌ کنم تو را ، غریــبِ دشــتِ زمزمه

من و غـروبِ قــَـســم و ، تو و خدای عرفه


زلالِ گوارا ، ســلامٌ عـلـیـکـم

زلالِ گـوارا ، ســلامٌ عـلـیـکـم


اَلا نــــور دل ها ، ســـلامٌ عـلــیـکــم            علی بن مـوسی ، سـلامٌ عـلـیـکــم

مــرا می شناسی  سـیه رو تـریـنـم            گـنـه کـار و رسـوا ، ســلامٌ عـلـیـکـم

گــدایـی  دوبـاره به سـوی تـــو آمــد            پـشیـمـان و تـنهـا ، ســلامٌ عـلـیـکـم

سر سفره ی تـو هـمـه می نشینند            هـم اینها هـم آنها ، سـلامٌ عـلـیـکـم

دل من شکسته عطشناک و خسته            زلال  گــُـو ا ر ا ، ســلامٌ  عــلــیــکــم

تــویی چـاره سازم ، تـویی دل نوازم             گـرفـتـارم آقـــا ، ســلامٌ  عــلــیــکــم



امام موسی صدر

تاريخ‌ گواه آن است که بسياری از امت های پيشين به سبب آنکه تکليف خود را به انجام نرسانيده‌اند

و تمايلات و منافع فردی را بر مصلحت عموم مقدم شمرده‌اند فرهنگ و تمدنشان از هم گسيخته و

نابود شده است.

امام موسی صدر



نهم شهریور ماه سالروز ربوده شدن امام موسی صدر در لیبی

همه با هم برای آزادی امام موسی صدر دعا کنیم...


ابـو تــرابــــــــ ...

امــام ، رو به رهایی ، عمامه روی زمین       قـیامتی شد - بعد از اقـامه - روی زمین

خـطـوط آخـر نهج البلاغه ریخت به خاک       چکـیـد خــون خـدا در ادامه روی زمین

خودت بگو به که دل خوش کنند بعد از تو      گــرسنگان حـجـاز و یـمـامه روی زمین

زمـان به خواب بـبـیـنـد ، که باز امـیـرانی      رقــم زنند به رسم تــو، نامه روی زمین:

« مرا بس است همین یک دو قرص نان ز جهان

مرا بس است همین یک دو جامه روی زمین »

تو رفته ای و زمین مانده است و ما اینک      و مـیـزهای پُـر از بخشنامه روی زمین!



«هیهات اگر طمع، مرا به گزیدن خوردنی ها کشاند، در حالی که شاید

در حجاز یا یمامه گرسنه ای حسرت گرده نانی برد و یا وعده ای سیر نخورد.»

(نهج البلاغه، نامه45)


«بدانید که امام شما از دنیایش به دو جامه فرسوده و دو قرص نان بسنده کرده است»

(نهج البلاغه ، نامه 45)

آخرین قدر عـلـی ...

علی علیه السلام در رمضان آخر عمر خویش حال عجیبی داشت و هر شبی را در یک جا میهمان بود.

غذا کم میل می فرمود.

ابن حجر چنین می گوید:

«هنگامی که رمضان [ آخر عمر حضرت ]  فرا رسید ، هر شب در منزل یکی از بستگان

افطار می کرد ؛ شبی در منزل حسن علیه السلام ، شبی در منزل حسین علیه السلام

و شبی نزد عبد اللّه بن جعفر [ شوهر دخترش زینب ] ، و بیش از سه لقمه غذا نمی خورد،

« وَ یَقُولُ : اُحِـبُّ اَنْ اَلْـقِـیَ اللّهَ وَ اَنَا خِـمْـصٌ ؛

و می فرمود : دوست دارم خدا را [ با شکم ] گرسنه ملاقات کنم.»

در آن شب حضرت سوره « یـس » می خواند و مرتب به آسمان نگاه می کرد و می فرمود:

«امشب، همان شبی است که به من وعده دیدار داده شده است.»

 

الهی مردم از من سیر و من هم سیرم از مردم *** نما راحت مرا ای خالق ارض و سما امشب

 

علی علیه السلام هیجان عجیبی داشت. خود می گوید : هر کاری کردم، راز مطلب را نفهمیدم؛

« ما زِلـتُ اَفـحَـصُ عَـنْ مَکـنُـونِ هـذَا الاْءَ مْرِ وَ اَبَـی اللّهُ اِلاّ اَخْـفـاهُ ؛

خیلی تلاش کردم که سرّ و باطن این امر را به دست بیاورم ، ولی خدا اِبا کرد ،

جز اینکه آن را پنهان کرد.»

آن گاه رهسپار مسجد شد. چند رکعت نماز گذارد. سپس بالای مأذنه رفت تا اذان بگوید.

وقتی از بالای مأذنه پایین می آمد، می فرمود:

« خَـلّـوا سَبیلَ الْمُؤْمِـنِ الْمُجاهِدِ فِی اللّهِ لا یَعْبُدُ غَیْرَ الْواحِدِ »

باز کنید راه مؤمن رزمنده در راه خدا را که [ افتخارش این است که ] غیر از [ خدای ]

واحد را نپرستیده است.»

آن گاه به مسجد بازگشت و مشغول نماز شد و سر از سجده برداشت

که شمشیر زهراگین فرقش را شکافت.

در این حال ،  فرمود:

« بِسْمِ اللّهِ وَ بِاللّهِ وَ عَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللّهِ فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ...هذا ما وَعَدَنَا اللّهُ وَ رَسُولُهُ ؛

 به نام خدا و به یاری خدا و بر دین رسول خدا. قسم به پروردگار کعبه که رستگار شدم...

این [ شهادت ] چیزی بود که خدا و رسولش به ما وعده داده بودند.»

شب وصل است و خوش قرآن ناطق             نـیـایــش مــی کـنـد تا صــبــح صــادق

سر شــب تا ســحــر او نـالـه کــرده             به یک شب طی رهی صد ساله کرده

لـبـانش می خــورد آهـسـتـه بـر هم             که گویا عرش و فرش ، گردیده در هم



مثلث شخصیت امام علی علیه السلام / آیة الله جعفر سبحانی


رمضان ... شهر است ، آباد است

رمضان شهر است ، آباد است


شَـهْـرُ رَمَـضَـانَ الــَّذِيَ أُنـزِلَ فِـيـهِ الْـقـرْآنُ هُـدًى لِّـلـنَّـاسِ وَبَـيِّـنَـاتٍ مِّـنَ الْـهُـدَى وَالْـفُـرْقَانِ


ماه رمضان [همان ماه‏] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى‏] كه مردم را راهبر ،

و [متضمّن‏] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان‏] تشخيص حق از باطل است

بقره   158



شهر باران

الــهــی ...

یک قـ ـدم سوی خودت را قسمت ام گردان

پیشاپیش ماه رحمت مبارک




ابــوفـــــاضـل ...

ای عزیز ...

من این طرف ها را خوب بلد نیستم

خودت نشانم بده که از کدام طرف باید دورت بگردم



یا عــلــی

دَمـــی كه روح بر آدم دمـيـدنـد

زجــا بــرخــاسـت آدم  يــا عــلــي گفت

***

به ابـــراهــيــم آتــش شد گـلـسـتـان

بـه جای اســم اعــظــم  يــا عــلــی گفت

***

به فــرقــش كــی اثــر مــي كـــرد شـمـشـيـر ؟!

شــنــيــدم  ابـن مُـلـجـم  يــا عــلــی گفت



میلاد مولود کعبه مبارک




نگرش امام خمینی (ره) به اعجاز قرآن

سالگرد ارتحال امام خمینی (ره ) تسلیت باد




یکی از مسائلی که در علم  کلام  و علوم قرآنی مشترکا مورد بحث قرار می‏گیرد ، « اعجاز قرآن کریم » است.

اصل مسئله اعجاز قرآن ، امری مسلّم و غیرقابل تردید بوده ، اما آن‏چه مهم است بررسی وجه اعجاز

آن است که بسیارجای بحث و تضارب آرا دارد.


امام خمینی درباره اعجاز قرآن، نظری بدیع و خاص و رویکردی منحصر به فرد و متفاوت با دیگران دارد


امام خمینی رحمه ‏الله می‏فرماید:


قرآن کریم، خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دوره‏ ها اعلان کرده است

و عجز جمیع بشر را ، بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده.

امروز ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشری از روی کمال اطمینان

اعلان می ‏کنند که این نشانه پیغمبری نور پاک محمد است ، هر کس از دنیای پرآشوب علم و دانش،

مثل او را آورد ما تسلیم او می‏شویم و از گفته ‏های خود برمی‏گردیم.


ایشان در تعریف معجزه و ضرورت آن می‏فرماید:

مقصود از معجزه ، نشانه‏ ا ی است که به واسطه آن ما پی ببریم که حرف‏های این شخص مدعی پیغمبری

از مغز بشری خود نیست و گفتارهای او پندارهایی از پیش خود نیست و آن‏چه می‏گوید گفته‏ های خداست

که آفریدگار ما و جهانیان است و موافقت و اطاعت آن لازم است به حکم عقل و مخالفت آن موجب زیان‏های دو جهان است.


عقل فطری خدادادی هر کس حکم می‏کند که قبول کردن هر دعوایی ، بی‏ دلیل و برهان روا نیست و

کسی که بی‏ دلیل چیزی را قبول کند از فطرت انسانیت خارج است ...


بالاترین وجه اعجاز قرآن


امام خمینی می ‏فرماید:


این کتاب عزیز در محیط و عصری نازل شد که تاریک‏ ترین محیط و عقب‏ افتاده ‏ترین مردم در آن

زندگی می‏ کردند
و به دست کسی و بر قلب الهی کسی نازل شد که زندگی خود را در آن محیط

ادامه می ‏داد
و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز ـ چه رسد به محیط نزول آن ـ

سابقه نداشت ، و بالاترین و بزرگ‏ترین
معجزه آن ، همین است ؛ آن مسائل بزرگ عرفانی که

در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون،
بزرگ‏ترین فلاسفه آن عصرها ،

از رسیدن به آن عاجز بودند و حتی فلاسفه اسلام که در مهد قرآن کریم
بزرگ شدند و از آن استفاده‏ ها

نمودند به آیاتی که به صراحت زنده بودن همه موجودات جهان را
ذکر کرده ، آن آیات را تأویل می‏ کنند

و عرفای بزرگ اسلام که از آن ذکر می‏ کنند همه ازاسلام
اخذ نموده و از قرآن کریم گرفته‏ اند

و مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است

در کتاب دیگر نیست.



قرآن برای همین آمده است که تربیت کند انسان‏ها را.

قرآن، کتاب انسان‏سازی است ، می‏خواهد انسان درست کند ...

پیغمبر ( ص
) می‏ خواست همه مردم را علی بن ابی‏طالب کند ولی نمی‏ شد


و اگر بعثت پیغمبر(ص)
هیچ ثمره‏ ای نداشت ، به جز وجود پاک علی بن ابی‏طالب و

وجود امام زمان (عج)  این هم توفیق بسیار بزرگی بود
.
اگر خدای تبارک و تعالی پیغمبر را مبعوث می‏ کرد برای ساختن یک همچه انسان‏های

کامل ، سزاوار بود . لکن آنها می‏خواستند که همه آن‏طور بشوند ، آن توفیق حاصل نشد.

تا چراغ از تو نگیرد ...


پسرم می پرسد : تو چرا می جنگی ؟

من تفنگم در مشت

کوله بارم در پشت

بند پوتینم را محکم می بندم

مادرم ...

آب و آیینه و قرآن در دست.

روشنی در دل من می بارد

پسرم بار دگر می پرسد : تو چرا می جنگی ؟

با تمام دل خود می گویم :

تا چراغ از تو نگیرد دشمن



شهید مرحمت بالازاده


او تبر برداشت و به جنگل رفت تا هیزم بیاورد.

رفت تا آتشی در اجاق روشن بماند. رفت تا نگذارد آتش در اجاق میهن به خاموشی گراید.

رفت تا نگذارد دشمن ، آتش و چراغ میهن را خاموش کند.

او تنها سیزده سال داشت اما رفت.

رفت چون می دانست که دیگران نمی گذارند ،آتش و چراغ در اجاق میهن روشن بماند

او خردسال بود اما در کنار فرمانده بزرگی چون مهدی باکری ، مردانه جنگید

و همراه او به شهادت رسید.



از مادر پرسید : مادر ... اگر امروز دشمن بیاید ...؟

آیا من هم باید بروم تا دشمن چراغ از ما نگیرد ؟

مادر گفت : تو خود چراغ ، بودی . رفتند تا چراغ از ما نگیرد دشمن .

و امروز هم باید رفت تا چراغ از ما نگیرند.



نکته ... !

نکته ای از قول دکتر محمد حسین رجبی دوانی

" استفاده از لفظ شاه ، سلطان ، خسرو و ... اصطلاحات نظیر این عبارات در مورد امام رضا (ع)
نه تنها مدح و فضلی برای امام رضا (ع) نیست ، بلکه به نوعی جسارت به ساحت مقدس
علی بن موسی الرضا (ع) نیز می باشد."

استفاده از لفظ سلطان پیرو ولایت عهدی اجباری ایشان از سوی مامون است
که با استفاده از لفظ سلطان تایید می کنیم که ولی عهد شدن امام رضا (ع)
امری پسندیده بوده و مقام بالاتر از ولایت عهدی مقام سلطانی است
که امام رضا (ع) به آن رسیده در حالی که ولایت عهدی مامون هیچ فضیلتی برای امام نداشت
و هیچ مقامی برتر از مقام امامت نیست

امـــــــــامت

مقام زعامت و رهبری خلق

حجة الله علی خلقه

مقام امامت ، برترین مقام هاست




السلام علیک یا علی بن موسی الرضـــــــــــــا المرتضی (ع)



یک دل سیر

این مطلب مناسبت و دلیل خاصی نداشت و تنها متن یک پیامک از دوست عزیزم آقا " حجت " بود ...

اما ...


یاد دارم در غروبی سردِ سرد
می گذشت از کوچه ی ما دوره گرد

داد می زد کهنه قالی می خرم
دست دوم ، جنس عالی می خرم

کاسه و ظرف سفالی می خرم
گر نداری ، کوزه خالی می خرم

اشک در چشمان بابا حلقه بست
عاقبت آهی کشید ، بغضش شکست

             

اول ماه است و نان در سفره نیست
ای خدا شُکرت ولی ، این زندگیست؟    

بوی نان تازه هوشش برده بود
اتفاقا مادرم هم روزه بود

خواهرم بی روسری بیرون دوید
گفت آقا سفره خالی می خرید؟
...


از خدا... بخواهیم...

- خداوندا کودکان سرزمینمان را در پناه آقا علی بن موسی الرضا حفظ بفرما
- خداوندا کودکان سرزمینمان را نور چشم و امید دل قرار بده
- خداوندا کودکان سرزمینمان را نظاره گر سفره ای خالی نگذار
- خداوندا پدران میهنم را شرمسار فرشته های کوچکشان نخواه و عزیزشان بخواه

- اللهم أشبع کلّ جائع...