ناگهان

اي رفته كم‌ كم از دل و جان ، ناگهان بيا

مثل خدا به ياد ستم ديدگان بيا

 

قصد من از حيات، تماشاي چشم توست

اي جان فداي چشم تو؛ با قصد جان بيا

 

چشم حسود كور، سخن با كسي مگو

از من نشان بپرس ولي‌ بي‌نشان بيا

 

ايمان خلق و صبر مرا امتحان مكن

بي‌ آنكه دلبري كني از اين و آن بيا

 

قلب مرا هنوز به يغما نبرده‌اي

اي راهزن دوباره به اين كاروان بيا


یا عــلــی

دَمـــی كه روح بر آدم دمـيـدنـد

زجــا بــرخــاسـت آدم  يــا عــلــي گفت

***

به ابـــراهــيــم آتــش شد گـلـسـتـان

بـه جای اســم اعــظــم  يــا عــلــی گفت

***

به فــرقــش كــی اثــر مــي كـــرد شـمـشـيـر ؟!

شــنــيــدم  ابـن مُـلـجـم  يــا عــلــی گفت



میلاد مولود کعبه مبارک




نگرش امام خمینی (ره) به اعجاز قرآن

سالگرد ارتحال امام خمینی (ره ) تسلیت باد




یکی از مسائلی که در علم  کلام  و علوم قرآنی مشترکا مورد بحث قرار می‏گیرد ، « اعجاز قرآن کریم » است.

اصل مسئله اعجاز قرآن ، امری مسلّم و غیرقابل تردید بوده ، اما آن‏چه مهم است بررسی وجه اعجاز

آن است که بسیارجای بحث و تضارب آرا دارد.


امام خمینی درباره اعجاز قرآن، نظری بدیع و خاص و رویکردی منحصر به فرد و متفاوت با دیگران دارد


امام خمینی رحمه ‏الله می‏فرماید:


قرآن کریم، خود در چند جا معجزه بودن خود را به تمام بشر در تمام دوره‏ ها اعلان کرده است

و عجز جمیع بشر را ، بلکه تمام جن و انس را از آوردن به مثل خود ابلاغ کرده.

امروز ملت اسلام همین نشانه خدا را در دست دارند و به تمام عائله بشری از روی کمال اطمینان

اعلان می ‏کنند که این نشانه پیغمبری نور پاک محمد است ، هر کس از دنیای پرآشوب علم و دانش،

مثل او را آورد ما تسلیم او می‏شویم و از گفته ‏های خود برمی‏گردیم.


ایشان در تعریف معجزه و ضرورت آن می‏فرماید:

مقصود از معجزه ، نشانه‏ ا ی است که به واسطه آن ما پی ببریم که حرف‏های این شخص مدعی پیغمبری

از مغز بشری خود نیست و گفتارهای او پندارهایی از پیش خود نیست و آن‏چه می‏گوید گفته‏ های خداست

که آفریدگار ما و جهانیان است و موافقت و اطاعت آن لازم است به حکم عقل و مخالفت آن موجب زیان‏های دو جهان است.


عقل فطری خدادادی هر کس حکم می‏کند که قبول کردن هر دعوایی ، بی‏ دلیل و برهان روا نیست و

کسی که بی‏ دلیل چیزی را قبول کند از فطرت انسانیت خارج است ...


بالاترین وجه اعجاز قرآن


امام خمینی می ‏فرماید:


این کتاب عزیز در محیط و عصری نازل شد که تاریک‏ ترین محیط و عقب‏ افتاده ‏ترین مردم در آن

زندگی می‏ کردند
و به دست کسی و بر قلب الهی کسی نازل شد که زندگی خود را در آن محیط

ادامه می ‏داد
و در آن حقایق و معارفی است که در جهان آن روز ـ چه رسد به محیط نزول آن ـ

سابقه نداشت ، و بالاترین و بزرگ‏ترین
معجزه آن ، همین است ؛ آن مسائل بزرگ عرفانی که

در یونان و نزد فلاسفه آن سابقه نداشت و کتب ارسطو و افلاطون،
بزرگ‏ترین فلاسفه آن عصرها ،

از رسیدن به آن عاجز بودند و حتی فلاسفه اسلام که در مهد قرآن کریم
بزرگ شدند و از آن استفاده‏ ها

نمودند به آیاتی که به صراحت زنده بودن همه موجودات جهان را
ذکر کرده ، آن آیات را تأویل می‏ کنند

و عرفای بزرگ اسلام که از آن ذکر می‏ کنند همه ازاسلام
اخذ نموده و از قرآن کریم گرفته‏ اند

و مسائل عرفانی به آن نحو که در قرآن کریم است

در کتاب دیگر نیست.



قرآن برای همین آمده است که تربیت کند انسان‏ها را.

قرآن، کتاب انسان‏سازی است ، می‏خواهد انسان درست کند ...

پیغمبر ( ص
) می‏ خواست همه مردم را علی بن ابی‏طالب کند ولی نمی‏ شد


و اگر بعثت پیغمبر(ص)
هیچ ثمره‏ ای نداشت ، به جز وجود پاک علی بن ابی‏طالب و

وجود امام زمان (عج)  این هم توفیق بسیار بزرگی بود
.
اگر خدای تبارک و تعالی پیغمبر را مبعوث می‏ کرد برای ساختن یک همچه انسان‏های

کامل ، سزاوار بود . لکن آنها می‏خواستند که همه آن‏طور بشوند ، آن توفیق حاصل نشد.